"رئوس و مختصات طرح های کلان امریکا در خاورمیانه"
بررسی مختصات طرح های کلان غرب ماقبل طوفان الاقصی که حضرت آقا فرمودند🌹
منطقه غرب آسیا پسا داعش با تدبیر و مدیریت رهبری انقلاب و قهرمانی شهید سلیمانی بزرگ، مقاومتی شده بود، گفتمان و قدرت مقاومت بر گفتمان تکفیری و سازش و طرح کلان غرب برای به شکست کشاندن ایران غلبه کرده بود و ژئوپلیتیک مقاومت ایجاد و در حال تثبیت شدن بود که در واقع بستری برای نظم جدید منطقه ای با محوریت جمهوری اسلامی بود، غربی ها با هماهنگی و همکاری محور عربی سازش و رژیم اسرائیل، طرح های کلانی در حوزه اقتصادی و سیاسی طرح ریزی کردند که وضعیت منطقه را تغییر دهند و مقاومت را منزوی کنند. بخشی از این طرح ها در حال پیشرفت بود که عملیات به موقع طوفان الاقصی در ۱۵ مهر آغازی بر پایان این طرح های خطرناک بود، که در ادامه به طور مختصر، رئوس آنها را تیتروار بیان می گردد؛
◀️ حوزه اقتصادی: امریکا کریدور راهبردی هند- خاورمیانه- اروپا را طرح کرد که هم کریدور شرق به غرب و هم کریدور شمال- جنوب مثلث ایران، روسیه و چین را کم اهمیت کند هم خطوط کریدوری منطقه را متناسب با منافع خود و هم پیمانانش طرح ریزی کند و اجازه ندهد که ایران هاب کریدوری شود.بنابراین مقرر شد این کریدور آی مک، سالیانه ۳۴۰میلیارد دلار حجم تجارت آن باشد که هند را خاورمیانه عربی سپس به اسرائیل و مدیترانه متصل کند در واقع بندر راهبردی ایلات نقطه اتصال خاورمیانه و اروپا بود. براین اساس، رژیم بخشی از خطوط راه آهن سریع السیر ایلات به بنادر اشدود و حیفا در مدیترانه را افتتاح کرد و در حال تکمیل آن بود که در داخل رژیم به کانال داخلی سوئز معروف شده بود و این طرح راهگشای امنیتی و فرار از انزوای منطقه ای رژیم بود.
طرح بعدی، اتصال نئوم به ایلات؛ شهر نئوم که در استان تبوک عربستان واقع شده است تا ایلات ۲۰۰ کیلومتر فاصله دارد که اتصال نئوم و ایلات نیز از جمله طرح های دیگر بود که اقتصاد دانش بنیان سعودی و رژیم را در هم تنیده می کرد رابطه نخبگانی مستحکمی بین آنها ایجاد می شد.
طرح بعدی، مثلث ایلات؛ طرح گردشگری بین المللی تحت عنوان "مثلث ایلات" نیز از دیگر طرح ها بود که عقبه اردن، طابا مصر و ایلات رژیم در اتصال با همدیگر به دنبال جذب گردشگر خارجی و منطقه گردشگری نمونه بودند که هم مردم آنها ارتباط گسترده تری با همدیگر بگیرند و هم اقتصاد گردشگری آنها نیز وابسته گردد و از طرفی دیگر، صلح دولتی به صلح مدنی توسعه پیدا می کرد.
طرح بعدی، توسعه "کریدور عرب مد"؛ از طریق "کریدور عرب مد" توسعه اتصال زمینی حوزه عربی با اسرائیل دنبال می شد که اکنون ظرفیت آن ۳۵۰ کامیون در روز است که حجم زیادی نیست اما با تکمیل دیگر طرح این طرح نیز توسعه زیادی پیدا می کرد. ۹۸ درصد تجارت رژیم دریاپایه است که رژیم با این کریدور به دنبال توسعه تجارت زمینی با همسایگان عربی و تولید قدرت برای خود بود.
در واقع امریکا به دنبال این بود که اسرائیل، هاب کریدوری، تجاری و حتی گردشگری منطقه ای و بین المللی شود و این رژیم محور نظم جدید منطقه ای باشد.
وقتی رژیم نقطه اتصال اروپا و خاورمیانه می شد، اختلال امنیتی در آن هزینه های زیادی در بر داشت که طوفان الاقصی و توسعه قدرت ژئوپلیتیکی مقاومت در دریای سرخ این طرح های کلان را در ابهام استراتژیک و حتی شکست قرار داد و تاکنون ۲۰ درصد حجم اقتصاد رژیم کاهش یافته است و آینده اقتصادی آن در صورت استمرار جنگ بحرانی تر خواهد شد.
◀️ حوزه سیاسی: امریکا با "طرح آبراهام" که تا حدودی موفقیت هایی کسب کرده بود به دنبال توسعه آن در افریقا و حتی لبنان و عراق بود تا بعد از عادی سازی، یک اتحاد عربی و اسرائیلی مقابل مقاومت ایجاد کنند و با دوگانه "مقاومت و فلاکت" و " سازش و رفاه"به دنبال افزایش هزینه مقاومت و تحمیل رابطه با رژیم بر دولت های منطقه بودند در واقع با این طرح جبهه مقاومت را در گوشه رینگ قرار دهند و ملت ها را مقابل آن قرار دهند و فلسطین را برای همیشه از صحنه تحولات دور کنند. با تضعیف و انزوای مقاومت، طرح تک کشوری اسرائیل بر منطقه تحمیل می شد اما طوفان الاقصی، طرح عادی سازی و به تبع اهداف خطرناک بعدی را با شکست سختی مواجه کرد البته جبهه های حمایتی مقاومت و دکترین وحدت میادین نقش راهبردی در این خصوص داشته اند. بنابرابن در حال حاضر، هزینه رابطه با تروریست های تلاویو به شدت افزایش یافته است. پس مقاومت با یک عملیات تهاجمی و ابتکاری معجزه گونه طرح های راهبردی و کلانی را به چالش کشاند و از تهدید، فرصت بزرگی ایجاد کرد و رژیمی که درحال هاب تجاری و کریدوری بود اکنون با تقسیم کار هوشمندانه مقاومت در وضعیت بن بست استراتژیک امنیتی و اقتصادی قرار گرفته است که ایلان پاپه مورخ سرشناس اسرائیلی چند ماه پیش در کنفرانسی در حیفا با ذکر ۵ دلیل اعلام کرد پروژه صهیونیستی در آغاز پایان خود است.