[شهید عباس] بابایی نصفه شبی داره تو پایگاه هوایی آمریکا میدوئه. کلنکل آمریکاییه از پارتی شبانه اومده میگه عباس برای چی داری میدویی؟ بابایی چی گفت؟ گفت شهوت بهم فشار آورده. دارم میدوئم خسته کنم خودمو که گناه نکنم. آمریکاییه که نفهمید خندید و رفت... .
خدا چی گفت؟ خدا گفت برای من میدویی؟ نصفه شب میدویی؟ تو آمریکا میدویی؟ زمان شاه میدویی؟ خلبان فانتومی میدویی؟ دور از چشم همه میدویی؟
اونوقت بچهها من رفتم تو هندوستان، دیدم دختر و پسر دانشجو تو هندوستان نشسته، میخونه و گریه میکنه! من به این مترجمه گفتم اینا مقتل میخونن؟ اینا دارن روضهی امام حسین علیهالسلام میخونن؟ گفت حاجاقا شما هندی و اردو بلد نیستی. اینا دارن کتاب «پرواز تا بینهایت» [شهید عباس بابایی] رو میخونن و گریه میکنن... .
برای خدا بدو
خدا همه رو دنبال تو میدوونه!
🗓 ۱۵ مرداد سالروز شهادت
امیر سرلشگر خلبان عباس بابایی
📍مزار
#شهدای_گمنـــام تکاب
🔊
@PAGEGOMNAM