برای دانش آموزان هنرستان کتاب میخوانم. قصهای از روی کتاب برایشان میخوانم. قبلاً کتاب دست بچهها میدادم. چند تا کتاب خوب دارم که بین دانش آموزان پخش میکردم و نیم ساعتی همه با هم کتاب میخواندیم. اما حالا به خاطر کرونا نمیشود. پس خودم برایشان میخوانم.
امروز کتاب "هویت ملی در قصههای عامهی دورهی صفوی" را میخواندم. نوشتهی "محمد حنیف" ، انتشارات علمی و فرهنگی در سال ۹۴. آخر کتاب شامل داستانهای جذابِ شاه عباسی است. سر کلاس یازدهم برقِ صنعتی بعد خواندن یکی دو تا داستان و دیدن لذت بچهها از آنها خواستم بگویند کتاب میخوانند یا نه؟
بیشترشان نمیخواندند. یک نفرشان حرفی زد که یکی از دلیلهای این نخواندن را توضیح میدهد. گفت: "آقا، کتاب نمیخوانیم ولی دوست داریم کسی برایمان بخواند". پرسیدم: "چرا خودت نمیخوانی"؟ گفت: "نمیتوانیم. نمیفهمیم. باید دو سه بار بخوانیم. گیج میشویم". این دانش آموز با این که یازده سال است درس میخواند و ظاهراً سواد دارد ولی سوادش کاربردی نشده. از کلمه به جمله و پاراگراف و صفحه نرسیده. راهحلش کتاب خواندن است، نه کتاب درسی؛ یک کتاب دوستداشتنی.
کتابخواندن سواد آدم را عمیق و کاربردی میکند. به همین خاطر است که مدرسه باید یک کتابخانهی خوب داشته باشد که قلبِ مدرسه باشد.
جورِ نبودِ چنین کتابخانهای را ما معلمها باید بکشیم. با چند کتاب خوب که همیشه باید توی کیف داشته باشیم.
*جواد ماهر - دبیر یکی از هنرستانهای این مملکت*
#چراغ_مطالعه (کانالی برای کتابخوانهای نوجوان)
https://eitaa.com/ParvazBaKetab