#شهیدانہ
میگفت تومترو بودیم داشتیممیرفتیم
#بهشت_زهرا،یه بندهخدایی رو دیدم
ڪلینون باگت دستش بودگفتم چقدر
دلمسالاد الویه خواست!بعدگفتم نه،
ولش ڪنپا روی نفسممیزارم،میرم
سرمزار
#شهید_ابراهیم_هادی،سیر
میشمبادیدنش!
رفتم نشستم سرمزارش سرمو تکیه
دادم چشامو بستم،یهخانمیاومدصدام
زدچشامبازڪردم،گفت:«اینانذری شهید
ابراهیم هادیهستش،نوش جونتون.»
دیدم تودستش سالاد الویه ست... :)
@Patoghemahdaviyoon🌱