♨️
ماجرای تیمور لنگ و دختر شامی وتقاص امام حسین ع از مردم شام‼️
👌بزرگ اهل شام پیش تیمور آمد و گفت: ای امیر، ما میخواهیم که دختر فلان را که دختری صاحب صفات نیک و زیبایی و عقل و کمال است و جز تو لایق کس دیگری نیست به تزویج شما دربیاوریم! پس تیمور پذیرفت و دستور داد تا عروس را برای آمادگی جشن عروسی به حمام شهر ببرند و بازارها را زینت کنند و به رقص و طرب بپردازند و
اسباب نکاح و مراسم عروسی را مهیا سازند! پس اهل شام دختر را به حمام بردند و اسباب عروسی را آماده کردند، در این حال امیر تیمور به خادمش دستور داد که ناقه ای ضعیف و بی پرده و بدونه پوشش و بدون پالان تهیه کنند و آن را بر در همان حمام ببرد و عروس را سوار آن ناقه کنند و در کوچه ها و بازار بگرداند و همه اهل شهر باید به آن دختر خیره شوند پس خادم نیز چنین کرد!!!! وقتی شیوخ شهر شام غلام تیمور و شتر ضعیف و بی پرده و پوشش را دیدند گفتند: این چه شتری است چون در شأن این عروس نیست⁉️ پس غلام گفت...
ادامه داستان👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2737766401C2d57e92163
https://eitaa.com/joinchat/2737766401C2d57e92163