. مرز بین این دو باید لحاظ شود، میشود منتقد سیاست های اقتصادی دولت، مجلس و قوه قضاییه بود اما از اصول اساسی و چارچوب کوتاه نیامد. میشود رد کرد، نقد داشت اما اساس را برهم نزد. برهم زدن اساس یعنی بازگشت بی ثباتی، تاریخ ایران پس از سقوط صفویه برای ترقی، پیشرفت یا آنچه که در ادبیات معاصر به "توسعه" شهرت دارد با یک خلا روبرو بوده است، در ایران یک چیز نبود: ثبات سیاسی همراه با استقلال، بدون ثبات امکان تحقق توسعه یا پیشرفت وجود ندارد. مقدمه است. بخشی از این ثبات یعنی استقرار امنیت، بدون امنیت امکان استقرار ثبات وجود ندارد. امنیت جانی، امنیت روانی، امنیت اقتصادی و... تجربه تلخ تاریخ معاصر ایران این چرخه است: ناامنی+بی ثباتی+عدم استقلال= عدم پیشرفت اگر قرار بر انتقاد و حتی مخالفت با دولت است که حق هر شهروند بحساب می آید و می بایست بیان شود، می توان مرز را حفظ نمود. مرز اینجا از بین نبردن اساس است آن چرخه بی ثباتی با تولید ناامنی را به ایران نباید بازگرداند. اگر به جمهوری اسلامی در زمینه عدالت اجتماعی و اقتصادی انتقاد داریم و وارد است، نباید از تولید امنیت پایدار توسط جمهوری اسلامی در پرجنگ خیزترین منطقه جهان غافل بود