️◾️▪️ کیست که مرا یاری کند.. تاریخ بشکل دیگری رقم میخورد اگر ...... حسین به مسلخ نمی رفت اگر ...... زینب به اسارت نمی رفت اگر ........ ابوالفضل شرمنده کودکان نمی شد اگر ...... سهم کودک شش ماهه ؛ تیر سه شعبه نبود اگر .... علی اکبر اِرباً اِربا نمیشد اگر ...... خیمه ها آتش نمی‌گرفت و دخترکان آواره بیابانها نمی‌شدند اگر ...... کوفیان هزار نامه را پس نمی گرفتند اگر ..... مسلم‌ به حسین نامه نمی نوشت که نیا ؛ کوفه مهمان کش است اگر ....... اِرتَدَّ النّاس و ارتجاع اتفاق نمی افتاد اگر ....... در یک کلام کربلا ؛ کرب و بلا نمی شد اگر ....... آن هنگام که منادی ندا سر داد که « هَل مِن ناصِرِِ یَنصُرُنی » پاسخ در خور دریافت می کرد و ندای « لبیک یا حسین » را می شنید . او گفت آنچه را باید می‌گفت اما مخاطبانش را همیشه در تاریخ جستجو میکند که تا ظلم هست مبارزه هست و هر که در این مسیر گام گذاشت باید آنرا تا انتها که به جاده ظهور می‌رسد طی کند . امروز ما در کجای تاریخ قرار گرفته ایم ؟ اگر انقلاب اسلامی را نقطه عزیمت اتصال به ظهور بدانیم در اینصورت باید سرود « اَمیری حُسَین وَ نِعمَ الاَمیر » را به بلندای آسمان سر دهیم و عشق به حسین می طلبد که از سختی راه نهراسیم که دل به دریا زدگان خنده به سیلاب کنند . اینک ماییم و راهی که باید طی شود ؛ راهی که پر سنگلاخ و دشمنی های قبیله قابیلیان پیچیده و تشخیص سره از ناسره دشوار و عمله های دشمن در حال خرابکاری هستند باید احتیاط کرد . مقام معظم رهبری در مقطعی فرمودند : « من می بینم صحنه و صف آراییها رو ؛ می بینم ذهن‌های با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای بهم فشرده شده رو ؛ اما چه کنم اگر کسی نمی بیند » در جنگ تمام عیار و ترکیبی قرار گرفته ایم که یکی از ابعاد مهم آن ؛ جنگ ادراکی یا جنگ شناختی ست . جنگ ادراکی به جنگ اراده ها معروف است بقول آیزنهاور اگر جنگ جهانی سومی روی دهد این جنگ ؛ جنگ تسخیر ذهن‌ها و اندیشه ها خواهد بود . در این جنگ کشوری پیروز نیست که تسلیحات مدرن و پیشرفته داشته باشد بلکه کشوری پیروز است که روایت گر خوبی باشد . با نگاهی به حادثه کربلا به وضوح میتوان جنگ ادارکی و روایتگری خوب و بد را مشاهده کرد . اگر چه یزید در عرصه جنگ نظامی به ظاهر بر امام حسین غلبه کرد و اعوان و انصار ایشان را به شهادت رساند و سر مبارک حضرت را بر نیزه کرد و اهل بیتش را به اسارت گرفت اما در عرصه جنگ شناختی چون روایتگر خوبی نبود عملا بازی را واگذار کرد . اینجاست که در مجلس ابن زیاد و یزید بن معاویه نقش حضرت زینب کبری (س) و‌ امام سجاد (ع) که مدیریت افکار عمومی را بدست گرفتند و با روایتگری خوب و تشریح فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا و اثبات مظلومیت و حقانیت اهل بیت علیهم السلام و افشای ماهیت پلید امویان ؛ کاخ یزید را به لرزه در آوردند ، آشکار می گردد . در جنگ ادراکی ، دشمن بدنبال مدیریت احساسات ؛ مدیریت ادراکات و مدیریت تحریکات می باشد . امروز در نبرد نابرابر و در صف آرایی و تقابل جبهه حق و جبهه گسترده باطل ؛ بر ماست که به ندای « هَل مِن ناصِرِِ یَنصُرُنی » فرزند فاطمه (س) که همیشه تاریخ بروز و ظهور دارد در قالب جهاد تبیین ؛ لبیک گفته و ثابت کنیم که اگر در کربلا بودیم در رکاب حسین قرار می گرفتیم چرا که « کُلُ یَومِِ عاشورا وَ کُلُ عَرضِِ کربلا » تکلیف همگان را روشن کرده است و افسوس که تعلل در این امر خطیر از جانب برخی خواص در آن برهه خاص ؛ شهادت حسین و اسارت زینب را رقم زد و تاریخ را به قهقرا برد ؛امروز اگر از تاریخ عبرت نگیریم خدای نکرده مجبور خواهیم بود آن را به بدترین شکل ممکن تجربه کنیم که نه شرط عقل است و نه شرط دینداری . در چنین زمانه ای هر انقلابی ؛ هر عاشورایی و هر انسان با بصیرت و رهرو واقعی مکتب عاشورا باید : یک عمار، یک رسانه و یک روایتگر خوب باشد . ✍پورخردمند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Qasedann