تنهام فاطمه.....
چشماتو به روی حیدر نبند
زخماتو خودم میبندم بخند
آه بکش ولی بمون
که همین آه دلگرمی علیه
دست به پهلو تو خونه
که میری راه دلگرمی علیه دنیام فاطمه...
میخوای داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه
نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه
میبینی تو جوونی، داره میلرزه دستام فاطمه
خانومم نرو قسم میدم تو رو
زهرا تو دیگه دستامو نبند
گریه میکنم باشه تو بخند
سقف خونه رو سرم شده آوار دست علی رو بگیر...😭😭
حرف رفتنو نزن دست بردار دست علی رو بگیر😭😭
چشمام فاطمه... انگاری باز داره تار میبینه چشمات...
اینجام فاطمه
من مرد جنگم اما از تو کمتره زخمام فاطمه..😭
دنیام فاطمه میخوای داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه...😭😭
ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی
در افتادو لعنتی یه جوری زد که با سر افتادو
روی چادرش جا پای لشکر افتادو
چه بد میزد دومی به جای هر کسی نزد میزد
تنهام فاطمه
علی اکبر حائری