پروفسور حسابی معتقد بود هویدا پسر عین‌الملک از مبلغین بهائی است و خودش نیز بهائی است ✍🏻در کنار مسائل فوق‌الذکر، با تزریق دلارهای حاصل از فروش نفت و سرعت بخشیدن به واردات کالاهای مختلف در داخل کشور، پیامد افزایش تورم کالاهای مصرفی جاری و نیز سرمایه‌ای را در کشور ایجاد کرد که خود باعث هجوم و افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها شد و خود شروعی بر تورم انتظاری جامعه به‌خصوص در شهرهای بزرگ مثل پایتخت را نمایان ساخت که در ادامه آن رشد حداکثری هزینه‌ کالاها، خدمات و قیمت مسکن را در پی داشت. این تصمیمات علاوه بر مخالفتهای درون حکومتی، بازتاب خارجی گسترده‌ای را نیز در پی داشت که در خود مجلس شورای ملی، برخی از نمایندگان مجلس نسبت به این مسائل واکنش‌های تندی از خود نشان دادند. اسدالله علم در کتاب خاطرات خود درباره گرانی روبه‌رشد حاصل از مدیریت هویدا می‌گوید: «در تابستان 1352، بسیاری از انواع مواد غذایی کم‌یاب شده و اگر هم یافت می‌شد با قیمتی چندده‌برابری به فروش می‌رسید. در ماه‌های نخست سال 53 نان هم پیدا نمی‌شد و هویدا همواره اعلام می‌کرد که ما در «عصر طلایی» به‌سر می‌بریم». او همچنین در خاطرات 23 فروردین 1353 خود می‌نویسد: «[به شاه] عرض کردم متأسفانه در داخله به‌واسطه غفلت متصدیان نه گوشت در دسترس مردم است نه شکر، نه گوشت مرغ و مردم خیلی ناراضی هستند و این صحیح نیست. آخر چرا این پیش‌بینی‌ها را نمی‌کنند؟ همه چیز هم گران شده. تعجب است که شاهنشاه تمام گوش کردند ولی همان‌طور که چشمشان را روی هم گذاشته بودند اصلاً باز نکردند و یک کلمه جواب ندادند. من که شاهنشاه را می‌شناسم، می‌دانم که این به‌معنی این است که "حرف تو را می‌شنوم ولی نمی‌خواهم جواب بدهم."» براساس آمار بانک مرکزی، در سال 53 اجاره‌بهای مسکن در تهران 200 درصد افزایش یافت و مواد غذایی با گرانی 30درصدی همراه شدند. گرانی در این دوران به‌حدی بحرانی بود که در نطق افتتاحیه مجلس بیست و چهارم بحث افزایش قیمت‌ها و مبارزه با گرانفروشی یکی از مسائل روز و محوری آن زمان بود. https://eitaa.com/joinchat/4197974043Cc847276a8b