توصیه می کنم بروید خاطرات عزت شاهی را بخوانید و کلمه به کلمه حرفهای دردناک و وحشتناکی که او زده را در ذهن مرور کنید تا وقتی میگویم چرا ایمان و باور در میان این طایفه مجازی وجود ندارد برای شما قابل باور و هضم شود. کسی که به کارش ایمان داشته باشد مقاومت میکند، کسی که به راهی که میرود باور داشته باشد برایش خون میدهد و یک کلمه حرف نمیزند؛ آن بسیجی را که در اکباتان تکه پاره کردند تا یک فحش به رهبر مملکت بدهد به خاطر بیاورید؛ چرا یک کلمه حرف نزد؟ چرا یک فحش نداد؟ چرا در حالی که میتوانست با گفتن یک کلمه جانش را نجات دهد ایستادگی کرد، جان داد اما پا بر باور و ایمانش نگذاشت؟!
شما به شهدایی که در مبارزه با داعش در عراق و سوریه دادیم نگاه کنید؛ سرشان را بریدند اما اخم به ابرو نیاوردند و زبان به ناله و فریاد نگشادند... اما این یکی که این همه ادعا داشت و این همه منم منم می کرد فقط با یک چک اینگونه زجه میزند و میگوید قصدم شما نبود؟! اگر کسی بود که به راه و روش و به نتیجه کارش ایمان داشت شک نداشته باشید که محکم میایستاد و میگفت با شما بودم هر غلطی دوست دارید کنید، اما هیچکدام ندارند.
@syriankhabar