24.59M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
زینبت در کوفه دارد ماجرای دیگری آمدم از کربلا به کربلای دیگری عزت پنجاه سالم را نگاهی خُرد کرد کاش میرفتیم از کوفه به جای دیگری جان زینب، تو که میفتی به من برمیخورد روی چشم من بیا نه زیر پای دیگری به لباس پاره ام، دارند طعنه میزنند آشنای دیگری با آشنای دیگری آی عباسم بیا این مرد را سیلی بزن میبرد چادر نمازم را برای دیگری کاش میشد نشنوی این جمله من را حسین خلق میخندد بر من با اَدای دیگری بی حیای اولی را تا که دورش میکنم زود میاید سراغم بی حیای دیگری تا رقیه گفت بابا داد مردم شد بلند با خودم آورده ام نوحه سرای دیگری : هرچه میخواهی بگیرجزنام زیبایت زمن بردن نامت برایم افتخاری دیگر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt