وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَداً (23) إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَي أَن يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَداً (کهف24) درباره ى هيچ چيز و هيچ كار، مگو كه من آن را فردا انجام مى دهم، مگر آنكه (بگويى:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش كردى (گفتن: ان شاءاللّه، همين كه يادت آمد) پروردگارت را ياد كن و بگو: اميد است كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديك تر است، راهنمايى كند. نکته ها: گفتنِ «ان شاء اللّه» كه اعتقاد به قدرت ومشيّت الهى را مى رساند، تكيه كلام اولياى الهى است. چنانكه در قرآن نيز از زبان پيامبران نقل شده است؛ يعقوب به فرزندانش مى گويد: «اُدخلو مصر اِن شاءاللّه آمنين»(21) وارد مصر شويد، ان شاءاللّه درامانيد، خضر به موسى مى گويد: «ستجدنى اِن شاءاللّه صابراً»(22) اگر خدا بخواهد مرا شكيبا خواهى يافت. حضرت شعيب به حضرت موسى مى گويد: «ستجدنى اِن شاءاللّه من الصالحين»(23) و حضرت اسماعيل به پدرش حضرت ابراهيم مى گويد: «ستجدنى اِن شاءاللّه من الصابرين»(24) مرا ذبح كن كه به خواست خدا مرا از شكيبايان خواهى يافت. البتّه مراد از گفتن «اِن شاءاللّه» و «أعوذباللّه» و امثال آن، لقلقه ى زبان نيست، بلكه داشتن چنين بينشى در تمام ابعاد زندگى و در باور و دل انسان است. امام صادق عليه السلام فرمود: در نوشته هاى خود نيز «اِن شاءاللّه» را فراموش نكنيد. روزى دستور داد نامه اى بنويسند، هنگامى كه نامه را بدون «ان شاءاللّه» ديد، فرمود: «كيف رجوتم أن يتمّ هذا؟» چگونه اميد داريد كه اين كار به سامان برسد؟(25) پيامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان مى فرمود: «وانّا اِن شاءاللّه بكم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهيم پيوست، در حالى كه مرگ، حتمى است.(26) انسان در عين حال كه اراده دارد و آزاد است، ولى به طور مستقل نيست و همه ى كارها به او سپرده نشده كه بدون خواست خدا هم بتواند كارى انجام دهد. يعنى انسان نه در جبر است و نه اختيار تمام امور به او داده شده است، بلكه آزادى انسان در سايه ى مشيّت خداوند است. «الاّ أن يشاء اللّه» ----- 21) يوسف، 99. 22) كهف، 69. 23) قصص، 27. 24) صافّات، 102. 25) تفسير نورالثقلين. 26) تفسير كشف الاسرار. در سخن گفتن و تصميم گيرى خدا را فراموش نكنيم. «ولا تقولنّ...» - هرگز خود را مستقل از خدا ندانيم و بطور قطع از انجام كارى هر چند كوچك، در آينده خبر ندهيم. «لاتقولنّ... اِنّى فاعل...» - به امكانات و توان خود تكيه نكنيم، كه فراهم بودن مقدّمات، تضمين كننده انجام قطعى كار نيست. «لاتقولنّ... اِنّى فاعل...» در آنچه هم يقين داريم، بايد «ان شاءاللّه» بگوييم. - انسان پيوسته نيازمند خداست و در هر كارى بايد خود را وابسته به اراده ى الهى بداند. «لا تقولنّ لشى ء اِنّى فاعل...» - جبران از دست رفته ها لازم است. «واذكر ربّك اذا نَسيت» - پيامبران نيز به تعليم و هدايت الهى نياز داشته اند. «قل عسى أن يهدين ربّى» - اظهار اميدوارى به امدادهاى الهى، از شيوه هاى صحيح دعاست. «عسى...» - هدايت مراحلى دارد و همه ى آنها به دست خداوند است. «أن يهدين ربّى لاقرب من...» - بايد راه ميان بُر ونزديك ترين راه به حقّ و صواب را پيدا كرد. «اقرب من هذا...» - رسيدن به رشد برتر، آرزوى انبياست. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب...» - براى انبيا نيز رشد و رسيدن به مراحل بالاتر وجود دارد. «عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا» - تداوم ذكر خدا، كوتاه ترين راه رسيدن به رشد است. «واذكر ربّك... عسى أن يهدين ربّى لاقرب من هذا رشدا» ان شاء الله آغاز هفته خوبی داشته باشید.