قسمت 7️⃣2️⃣ 🔶 صبح 13 دسامبر 1973، کلود فوریلهون مشغول رانندگی به سمت کلرمون فرانسه بود که ناگهان تصمیم گرفت به سمت مخالف دفترش یعنی به سمت آتشفشان پوپی دو لاسولا برود. 🔷 وقتی به آتشفشان رسید اتومبیل را پارک کرد و به سمت دهانه آتشفشان حرکت کرد و کمی در دهانه آتشفشان به خاطرات گذشته این کوه فکر کرد. 🔶 «داشتم آنجا را ترک می کردم، اما بار دیگر به بالای کوه مدور که حاصل انباشته شدن خاکستر گدازه ها بود نظری افکندم و بیاد آوردم که بارها از این سرازیری ها مثل اسکی بپایین سرسره کرده بودم. ناگهان در میان مه چشمم به نور قرمزی افتاد که چشمک می زد . 🔷 بعد نوعی هلیکوپتر به پایین و به سویم آمد. (ص 19) وریلهون می گوید که این ماشین پرنده هیچ صدایی نداشت و مانند یک بشقاب پرنده ای به قطر 7 متر و ارتفاع 2.5 متر بود. 🔶 بشقاب در دو متری زمین ایستاد و در پایینی آن گشوده شد و انسانی با قد 120 سانتی متر از آن خارج شد. پوست این انسان سبز و موهایش بلند بود (ص 20) 🔘 ادامه دارد ... 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. 📡 https://eitaa.com/sghanrani