کانال کمیل
هر سخن از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند فرمود، من ديدم كه اين دختر منقلب شد، يكمرتبه قطرات اشك بر صور
در تفسير فخر رازي، عبارتي را ديدم كه در حالات يكي از اولياء حق نقل مي‌كند، رفته بود به قبرستان براي فاتحه اهل قبور، مردي را ديد با لباس پاره كه نشسته بود، فوراً به او بدگمان شد، گفت اين از آن كلّاش‌ها است، قيافه اش نشان مي‌دهد كه از آن كلّاش‌ها است، چيزي هم از آن بيچاره نديده بود، امّا چون لباسش لباس مندرسي بود و مرد فقيري بود، اين گمان بد را به او كرد. در شب در عالم رؤيا خواب ديد يك تكه گوشت گذاشتند جلويش و گفتند بخور، گفت من گوشت حلالش را نمي خورم، (براي رسيدن به مقام معنوي است كه مؤمن بايد از غذاهاي لذيذ چشم بپوشد تا ضمير او صاف و نوراني شود) حالا حرامش را بخورم؟ گفتند: امروز خوردي، گفت: من؟ گفتند: بله، كجا؟ گفتند: توي قبرستان، همان جايي كه به برادر ديني ات گمان بد پيدا كردي، گوشت مرده برادر ديني ات را خوردي، چون قرآن غيبت را تشبيه مي‌كند «وَلَا يَغْتَب بَعْضُكُم بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ»؛ (۱۰) مي‌فرمايد: آيا يكي از شما دوست دارد گوشت مرده برادر ديني اش را بخورد؟ برادرت مرده و افتاده زمين، حاضري جسد او را دندان بزني و بخوري؟ قرآن مي‌گويد: تو كه پشت سر برادر ديني ات غيبت مي‌كني، داري گوشت مرده او را مي‌خوري؛ يعني او نيست كه از خودش دفاع كند، علامه طباطبائي رحمه الله در تفسير الميزان در ذيل آيه شريفه مي‌فرمايد: غيبت ترور شخصيت است، يعني تو او را كشتي، پنجاه سال توي خيابان لاله زار بيچاره آبرو داشت، سي سال توي اين محل كاسبي كرد، تو عِرض و آبروي او را ترور كردي، آبرو و شخصيت چهل ساله او را خُرد كردي؛ در حقيقت آبروي او را از بين بردي.