اسمم پریچهره هست . ۱۴ سالم بود یک روز با خواهرم شیرین برای شستن ظرف ها به چشمه رفتیم اونور چشمه یوسف منو دید ومحو تماشای همدیگر شدیم ولی غافل از این که، برادرم خان روستا مون کشت 🥶 این وسط منو با کتک به عقد زن دوم پسر ارشد خان در آوردن. زن خان منو با زور کتک برد تو یکی از اتاق های عمارت و تا شب توی اون اتاق تنها موندم داشتم میخابیدم که یهو یکی کنارم داشت و....😱🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/2238644862C21d298c044 نه خدایا من کاش میمردم اون بلا سرم نمیومد👆👆