ده ماه بود ازش خبری نداشتیم!
مادرش میگفت:
"پاشو برو ببین چی شده این بچه؟!
زنده است؟ مرده است؟ "
میگفتم:
"کجا برم آخه خانم؟
جبهه که یه وجب دو وجب نیست!
از کجا پیداش کنم؟ "
رفته بودیم نماز جمعه.
حاج آقا آخر خطبهها گفت:
"حسین خرازی را دعا کنید!"
آمدم خانه، به مادرش گفتم.
پرسید:
"حسین ما رو میگفت؟!"
گفتم چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟!!
نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است...
-شهیدحسینخرازی🌱
📡
@Rastegaran_313