📝 خاطره ای از شهید چمران از زبان همسرش💍 🌹یادم می‌آید مادرم به سختےمریض😷 و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفے تا آخرین روز در کنار مادرم و در بیمارستان ماندم. او هر روز برای عیادت به بیمارستان می‌آمد. مادرم به مصطفی میگفت: همسرت را به خانه ببر... ولے او قبول نمیکرد و میگفت: باید پیش شما بماند و از شما پرستاری کند.👩🏻‍⚕💓 🌹بعد از مرخص شدن مادرم از بیمارستان، وقتے مصطفے به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفے دست‌های مرا گرفت و بوسید😙 و گریه کرد و گفت: از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی.☺️✨ با تعجب به او گفتم: کسےکه از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما چرا تشکر میکنی؟! او در جواب گفت: این دست‌ها که به مادر خدمت میکنند برای من مقدس است🙏 دستے که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است. 🥀🕊 ✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃ولادت:۱۳۱۱/۷/۱۰ 🍂شهادت:۱۳۶۰/۳/۳۱ ✨✨✨✨✨✨✨✨ 💠 رستــگار باشید👇 📡 @Rastegaran_313