📄خاطره 🔻شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت: حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین(ع)بشیم...🙏 نصف شب که شد گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون گفت: حالا بریم... چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایے رو زمزمه میکرد که تا اون موقع نشنیده بودم...🧡🌱 🎙راوی: همرزم‌شهید 🥀🕊 ✨✨✨✨✨✨✨ 🍃ولادت: ۷/ ۲/ ۱۳۴۴ 🍂شهادت: ۲۲/ ۱/ ۱۳۶۶ ✨✨✨✨✨✨✨ 🏴رستگار باشید👇 📡 @Rastegaran_313