🌴 خاکریز خاطرات(سلاح تو برنده‌تر است) 🎤 برشی از خاطرات هنرمند و آزاده‌ی جانباز سید مرتضی آذرهوشنگ: 🔸...، ۲۴ شهریور سال ۶۱، به محور ترجان به بوکان رفتیم و در کمین افتادیم. در این زمان کمک فیلمبردار من که نامش «احمد برین» بود به شهادت رسید. من هم که فیلمبردار بودم تیر خورده و مجروح شدم. بعد از گذشت ۱۶ ساعت که در مبارزه و بعد هم محاصره بودیم به اسارت نیروهای ضدانقلاب درآمدیم. 🔸قبل از اسارت من برادرم شهید شده و سر از بدنش جدا شده بود؛ مادرم به خاطر این اتفاق جگرش سوخته و خیلی بی تاب شد؛ به همین دلیل در تمام مدت مبارزه و محاصره همیشه به این فکر بودم که تیر به سرم نخورد و شرایط به گونه‌ای پیش برود که پیکرم شناسایی شود. در یکی از عملیاتها یکی از فرماندهان سپاه را مُثله کرده بودند، به دلیل این جنایات من در اکثر قسمت‌های بدنم نامم را نوشته بودم که بعدها نیروهای خودی بتوانند پیکرم را شناسایی کنند. من چون آن صحنه‌ها را دیده بودم، حواسم به این مسائل بود. 🔸در یک اتاق کوچک، ۶۰ نفر، ۵عصر تا ۸صبح زندانی بودیم. 🔸در بازجویی‌ها من خودم را فیلمبردار پادگان معرفی کردم؛ گفتند: "جرم تو از آنان که اسلحه داشتند بیشتر است چرا که تو با آن دوربینی که داشتی آنها را تهییج کردی، سلاح تو برنده تر از سلاح نظامی است"؛ به این شکل ارزش رسانه در اسارت دیده شد و آنان جایگاه قلم را دانسته بودند. این باعث شد گاهی مرا بیشتر اذیت می‌کردند و دائما به من می‌گفتند: "تو با دوربینت به آن سربازان روحیه می‌دادی". 🌴با ما همراه باشید 📡انجمن راویان انقلاب اسلامی و قم https://eitaa.com/anjomanravianqom