🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ♥️عشق پایدار♥️ امدن یوسف میرزا,پکی به چپوقش میزد واز پنجره بیرون را تماشا میکرد وهرچند لحظه یکبار دستی به روی طرح فرشی که زیر نگاهش بود میکشید ولبخندی میزد,با ورود یوسف میرزا به داخل اتاق ,باقرخان مثل بچه ای ذوق زده,دست پسرش را گرفت وبه سمت فرش برد, فرشی راکه سفارشی تهیه کرده بود به یوسف میرزا نشان داد,یوسف میرزا با اینکه مردجنگ ونظام بود ودروادی طبیعت وزیبایهایش غریبه، اما از طرح ونقش ماهرانه ی فرش متعجب شده بود وبا نگاهی تحسین برانگیز نقش نقش فرش را از نظر میگذرانید وتعجبش زمانی بیشترشد که پدرش گفت:هااا چطور شده؟قشنگه؟باورت میشه کل ولایات را زیر پا کذاشتم تا اینچنین طرحی را پسندیدم تازه میدانی طراح نقش ونگار این فرش کیه؟ وبدون اینکه اجازه بدهد پسزش حرفی بزند ادامه داد.. طراح فرش دخترکی روستایی ست که حتی سواد خواندن ونوشتن هم ندارد، بتول ,دختر همین عبدالله ,رعیت همین ابادی خودمان پسرک جهان دیده که از,شنیدن این حرف دهانش از تعجب بازمانده بود از پدرش خواست تا این اعجوبه ی هنر راببیند ,باقرخان که دوست داشت پسرش لب ترکند تا جانش را فدای, اوکند وقتی متوجه شد ,که یوسف میرزا دوست دارد طراح فرش را ببیند ,درپی اجرای حرف پسرش وقت غروب آفتاب، قاصدی ازخانه ی ارباب به خانه ی عبدالله پدربتول آمد عبدالله که خسته از روزی پر کار تازه به خانه رسیده بود وزن ودخترش مشغول هی کردن گوسفندان به داخل اغل بودند,با ورود سواران ارباب,ظرف ابی را که دستش بود ومیخواست سروصورتش را باان صفا دهد به زمین گذاشت وگفت:سلام جناب مباشر ,چه خبرشده؟قصوری از من سر زده؟اتفاقی افتاده که شمارا به اینجا کشیده وکلبه ی محقر مارا منور کردید؟ مباشر گلویی صاف کرد وگفت:ارباب وارباب زاده دخترت را احضار کردند ....عبدالله دل نگران شد ونگاهی به در,اغل گوسفندان انداخت وگفت:بتول,بتول کار خلاف ادبی کرده؟؟همین الان باید بیاید؟چرا این وقت غروب؟ مباشر ازاینهمه پرحرفی عبدالله حوصله اش سر رفته بود گفت:کم حرف بزن پیرمرد,من چمیدانم چه شده,امر ارباب است,زود زود دخترت را راهی خانه ی ارباب کن,اما تنها...خودت مثل دمی پشت سرش راه نیافتی وبیایی هااا ودر بین دلنگرانیهای عبدالله وهمسرش, بتول دستی به لباس وسرورپیش کشید در گروگ میش روز راهی خانه ی اربایی شد..... دل بتول مثل گنجشکی که ازترس صیاد میلرزد، بی قراربود، میدانست هرچه هست مربوط,به ان قالیست, ترس تمام وجودش راگرفته بود، نکند خان زاده ایرادی به طرح قالی گرفته؟؟نکند عواقب بدی درانتظارم باشد؟؟..... براساس واقعیت @shohadarahshanedamadarad🍁