🌹 🍃
🍃 🌼 ماجرای شخص بیماری که با کرامت حضرت علیاکبر(ع) شفا یافت و سی سال بر عمرش اضافه شد❗️
🔰فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، یکی از سه پزشک معروف کربلا میبرد، پس از چند ماه معالجه سودی نمیکند و هر روز حال او بدتر میشود عبدعون نزد پزشک میرود و سخنان زشتی به او میگوید.
🍃و خطاب میکند که اسمت خیلی بزرگ است اما از معالجه تو سودی ندیدیم، بعد بدون خداحافظی می رود، اما بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر میشود و یک دفعه شفا مییابد. نزد حافظ الصحه میرود و عذر خواهی میکند.
🍃طبیب میگوید: بنشین تا برایت بگویم. من بعد از سخنان تو خیلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر(ع) متوسل شدم و عرض کردم ای نور چشم حسین (ع) تو را به حق پدرت قسم میدهم که شفای این مریض را از خدا بخواه، دیدی چگونه به من توهین کرد؟ بسیار گریه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علیاکبر(ع) شرف یاب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم، حضرت فرمود:
🍃من شفای آن مریض را از خدا خواستم و از هاتفی شنیدم که «این مریض مردنی است و تا 9 روز دیگر میمیرد اما به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همین ساعت او را شفا دادیم» آن مرد سی سال دیگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. او وصیت کرد پیکرش را پایین پای حضرت علی اکبر (ع) دفن کنند.
📚منبع: کتاب «خورشید جوانان»؛ شرح زندگی و کرامات حضرت علی اکبر(ع)؛ نوشته سید محمدرضا حسینی