🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۸۴🌷 چون که صد آید، نود هم پیش ماست: شاید ترکیب «ادیان آسمانی» را زیاد شنیده باشید و البتّه معنای آن را نیز به خوبی می دانید؛ آیین هایی که از سوی خدا به پیامبران اولوالعزم نازل شده و آنان به مردم رسانده اند؛ ادیانی مانند مسیحیت، یهودیّت و اسلام. بهتر است بدانیم که در قرآن، واژه ای به نام «ادیان» وجود ندارد و تمام آیین های آسمانی با عنوان «دین» معرّفی شده اند و همه‏ ی آن ها تنها یک نام دارند: «اسلام». آری، از نظر قرآن، دین نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد و پیروان حقیقی شان، یک حقیقت بوده و هست، و آن «اسلام و تسلیم شدن در برابر دستورهای خدا» است؛ چنان که در آیه‏ ی 19 سوره‏ ی آل عمران می خوانیم: «دین نزد خدا اسلام است.» آیات 84 و 85 همان سوره به پیامبر می فرماید: «بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و پیامبرانِ از نسل یعقوب نازل شده و آنچه بر موسی، عیسی و پیامبران [دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده، ایمان آوردیم و میان هیچ یک از آنان فرق نمی گذاریم و همگی تسلیم فرمان خدا هستیم. هر کس دینی جز اسلام [و تسلیم شدن در برابر خدا] انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.» آیه‏ ی 13 شوری نیز همین مطلب را بیان می کند و به این نکته اشاره می کند که آنچه بر پیامبر اسلام وحی شده، مجموعه ای از توصیه های خدا به حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی و مطالبی فراتر از آن است که تنها بر حضرت محمّد وحی شده است. از این آیه می توان نتیجه گرفت که دعوت پیامبر اسلام، عصاره‏ ی دعوت پیامبران گذشته و کامل ترین آیین آسمانی محسوب می شود. البتّه می دانیم که دعوت هر یک از پیامبران اولوالعزم، با دعوت پیامبر قبلی تفاوت هایی داشته که هم به درک و فهم مخاطبان هر دوره و هم به اوضاع جدید و تغییرات آن ها مربوط بوده است. البته این تفاوت ها در احکام و دستورهای عملی بوده، و در اصول دین و اعتقادات اصلی مانند توحید، نبوّت و معاد هیچ اختلافی در میان دعوت پیامبران وجود نداشته و ندارد. از این رو ما مسلمانان معتقدیم که پیروان حقیقی پیامبران گذشته، پیروان آخرین پیامبر خدا هستند، و کسانی که راه خود را از یک یا برخی از پیامبران خدا جدا می دانند، در واقع پیرو هیچ یک از آنان نیستند. همچنین از این آیه و آیات مشابه آن فهمیده می شود که بازگشت از اسلام به یکی از آیین های آسمانی دیگر ـ مانند یهودیت و مسیحیت ـ هیچ توجیه منطقی ندارد و درست مانند این است که شخصی که در مقطع دبیرستان تحصیل می کند، به مقطع راهنمایی یا دبستان باز گردد!