دورهمی رزمندگان گرمن
خاطرات #رضامنتظریون ازخاطرات من با #شهیدسیدمحسن حسینی در راهنمایی با هم تویه کلاس بودیم معلم عربی م
خاطرات من وسیدمحسن دربسیج پایگاه امام رضا علیه‌السلام مسجد جامع بدون اینکه به والدین بگیم برا جبهه ثبت نام کردیم روز موعود فرا رسید محسن با ساک دستی اومد جلوی خونه ما و زنگ وزد درحیاطو بازکردم گفتم منم میام اومدم که خداحافظی کنم پدرمرحومم ومادرم مانع من شدن و سیدمحسن تنها رفت و من از این فیض جاموندم محسن گفت رضا من که میرم ولی برنمیگردم اذیتش کردم گفتم کجا وینگردی( این کلمه گرمن بمعنی بر می گردی) این حرفا چیه خداحافظی کردیم خیلی گریه کردیم و سید رفت و به آرزوش رسید 🇮🇷﷽ دورهمی گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman