مقر مهاباد علامتداره شهیدان علی اکبر اشرفی شهید محمدرضا نادری برادر قاسمی رضا قنبریان محمدرضا موذن ابراهیم خواجه مظفری و حسین منتظری میباشند _________________________ صبحها طبق معمول بعد از صبحگاه با تجهیزات کامل به راهپیمایی میرفتیم ساعتها توی کوههای آنجا برای آماده سازی جسم و روحمان برای شرکت در عملیات راهپیمایی میکردیم بعد که به ساختمانها برمیگشتیم شروع به تهیه صبحانه میکردیم. اول آتش درست میکردیم ولی آنجا چوب نبود و با آشغالهایی که در محوطه آنجا از قبل مانده بود مثل دمپایی پاره و کاغذ و بوته های خار و هرچه که قابلیت سوختن داشت آتش را برپا میکردیم و در پیتهای حلبی خالی ۱۷ کیلویی روغن آب میریختیم و روی آن آتش آب را جوش می آوردیم ولی از دوده ای که بر اثر سوختن دمپایها برپا میشد پیت حلبی پر از دوده میشد و آب طعم دوده میداد . یادم نمیاد چرا چند روزی وسایل مورد نیازمان آنجا بدستمان نرسیده بود حتی چایی خشک هم نداشتیم و ناچارا چند حبه قند را روی آتش میسوزاندیم و آن را در آبجوش می انداختیم و آب رنگ چایی به خودش میگرفت و با لذتی فراوان صبحانه را میخوردیم.