هدایت شده از یکشنبه¹
ســـکــــــوت اجــــباری" صدا ها بالا بود... ضربان قلبم تند میزد💔 نگاهی به دور برم کردن چطور تونستم باهاش همچین کاری کنم... قلبم داشت وایمستاد پیداش نکرده بودم باید بهش میگفتم دست خودم نبود.. من چطور پیش همه زدم تو گوشش... چطور تونستم جلو همه کنم.. نگاهی به خیابان کردم.. نبود... نبود.. با تن مجروح اومد دنبالم ولی من... خواستم برگردم بیمارستان که با دیدن صحنه جلوم خشکم زد و یهو جیغ زدم:.. حاااااامد.... پارتی از آینده😎 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @sokot_ajbare90789