رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
 سال 1376 یکی از  زیباترین خاطرات زندگیم رقم خورد . و ما عقد کردیم. یک هفته از عقد مان گذشته بود. ز
قسمتی از ساعات آخر بدرقه، همسرم گفت «دوری از تو برایم سخت است، من آنجا در کنار دوستانم و پشت تلفن نمی‌توانم بگویم دوستت دارم، نمی‌توانم بگویم دلم برایت تنگ شده، چه کنم؟». یاد همسر یکی از شهدا افتادم، به حمید گفتم: «هر زمان دلت تنگ شد بگو یادت باشه و من هم خواهم گفت یادم هست…». این طرح را پسندید و با خوشحالی هنگام پایین رفتن از پله‌های خانه بلند بلند می‌گفت: «یادت باشه، یادت باشه» و من هم با لبخند در حالی که اشک می‌ریختم و آخرین لحظات بودن با معشوقم را در ذهن حک می‌کردم پاسخ می‌دادم «یادم هست،یادم هست» و حمیدم رفت... به روایت همسر 🕊رفیق شهیدم🕊 @Refighe_Shahidam313 ┈••✾•🥀☘❤️☘🥀•✾••┈