هم محمد بود و هم حسین .. خادم هیات و گریه کن روضه و زحمت کش امامزاده علی اکبر... همه حرف هام رو خلاصه میکنم در دو جمله... اگه راستی راستی زهرایی باشیم... شب شهادتش صورتمون کبود میشه و پهلومون چاقو.... کسایی میزنن که از ریشه و پایه با زهرا مشکل دارند... *روایت کوچه مدینه تو یه خیابون گلستانی برا مادرت زنده میشه‌...* میشیم محمدحسین حدادیان‌... روحت شاد جوان با غیرت خانه آقا فرهاد... 🌷🕊 🌷 جهت تعجیل در فرج آقا و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄