شعر مهدوی فانی‌ام، آغاز و پایانی ندارم جز خودت محیی الاموات من، جانی ندارم جز خودت +++ سال‌ها محتاج نانم از تنور خانه‌ات از کسی در سفره‌ام نانی ندارم جز خودت +++ باز هم دارم غزل‌ها را بهانه می‌کنم قصدی از شعر و غزل خوانی ندارم جز خودت +++ هر کسی که دل به او بستم دلم را زد شکست با دل ویرانه خواهانی ندارم جز خودت +++ یک زمانی هم اگر حرفی ز آبادی شود در خراب آبادِ دل، بانی ندارم جز خودت +++ چاره‌ای کن، غفلتم از تو جدایم کرده است چاره‌ای هنگام حیرانی ندارم جز خودت +++ می‌نشینی پیش چشمم باز انکارت کنند؟! مثل یعقوبم که برهانی ندارم جز خودت +++ پاره کردم این گریبان را بدانی عاشقم بهرِ کَس پاره گریبانی ندارم جز خودت +++ در پشیمانی، پشیمان از پشیمانی شدم راه‌حل از این پشیمانی ندارم جز خودت +++ بین خلوتگاه قبرم شک ندارم آخرش فاتحه خوانی و مهمانی ندارم جز خودت +++ در قیامت هم بهشت من تویی یابن‌الحسن خوب می‌دانی که رضوانی ندارم جز خودت +++ آرزویم کربلا رفتن به همراه شما است هم‌سفر تا کوی جانانی ندارم جز خودت اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج باز هم جمعه ها و دلتنگی 😔🥀 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄