#زندگینانه #زندگی_نامه در هفدهم #خردادماه 1349 در یك كیلومتری #تازه_كند «#انگوت » در #روستای «#چای_گرمی»، خانواده ای صاحب فرزندان دوقلویی می شوند كه یكی از آنها نیامده به سوی #پروردگار بر می گردد و آن یكی برای خانواده اش #تحفه ای می ماند. خانواده نام "#مرحمت " را برایش بر می گزینند. پدرش "#حضرتقلی" در روستاهای اطراف #دستفروشی می كرد و مادرش هم به كارهای خانه مشغول بود. مرحمت از اوایل كودكی #جسور بود به طوری كه مادرش به او می گوید: «می ترسم چشم بخوری و نظر شوی» بالاخره #تحصیلاتش را تا #ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع #مصادف می شود با #پیروزی_انقلاب_اسلامی و بعد از  آن #شروع #جنگ_تحمیلی. ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄