1.73M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
آرزوی شهادت داشت مادرش در تب و تاب خرید جهیزیه برای او بود، اما صدیقه در فکر و اندیشه دیگری بود. آخرین باری که تلفنی با خانواده صحبت کرد از شهادت گفت مرور دفترچه و دست‌نوشته‌هایش او را مشتاق شهادت نشان می‌داد.❤ در بانه او را به‌عنوان مربی آموزش اسلحه برای خواهران انتخاب کردند؛ چون استعداد و علاقه ویژه‌ای به مسائل نظامی داشت. صدیقه آن‌قدر فعالیت مذهبی و فرهنگی داشت که خار چشم منافقین شده بود تا جایی که منافقین او را به مرگ تهدید کردند و گفتند: «اگر تو به دست ما بیفتی، پوست بدنت را می‌کنیم و آن را با کاه پر خواهیم کرد. •┈┈•❀🌷❀•┈┈• @Revayateeshg