⭕️فرمانده ای که نیروی کومله بود
از بچه های سپاه اصفهان و از قدیمی های کردستان بود که رشادتش زبانزد همه بود؛ حتی مردم بومی کردستان.
بچه ها می گفتند: یوشع زبان کردی را خوب بلد است و صحبت می کند همه مناطق کردستان و بالاخص سقز را مثل کف دست بلد است. بعضی وقت ها لباس کردی می پوشد، اسلحه به دوش می گیرد و پس از خداحافظی، یکه و تنها راهی کوهستان می شود.
درحالی که عضو سپاه بود، یکی از نیروهای کومله هم بود!
گاهی یک هفته نمی آمد و بعد از این که سر و کله اش پیدا می شد، نیروها را جمع می کرد و برای زدن ضدکمین می برد.
اغلب طرح کمین ها را خودش برای کومله می ریخت و ضدکمین را هم خودش ترتیب می داد بی چاره کومله ها مدام توی رادیو او را به مرگ تهدید می کردند و برای سرش جایزه گذاشته بودند، اما نمی دانستند که یوشع، توی خودشان است و دارد پدرشان را در می آورد.
سرانجام دشمن به آرزوی دیرین خود رسید. مظاهر رحمتی، یوشع شهیدی و یکی دیگر از فرماندهان گردان جندالله سقز، برای گشت به منطقه رفته بودند که در کمین گیر افتادند و سه نفرشان با 21 گلوله به شهادت رسیدند؛ هر کدام با هفت گلوله.
🌸متولد: پنج شنبه 1 اسفند 1342
🌸شهادت: جمعه 13 آبان 1362 جاده سقز - بانه.
🌸مزار: گلزار شهدای اصفهان
#شهیدحمیدرضافولادگر (یوشع شهیدی)
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg