دیگه‌تموم‌شد... این اربعینتم تموم شد... یادته قبل محرمت هی با خودمون می‌گفتیم یعنی محرم زنده می‌مونم برات سنگ تموم بذارم؟یعنی شب نهم زنده میمونم برای علمدارت گریه کنم ؟ می‌گفتیم «بذار محرم برسه، برات قیامت می‌کنم...» محرم شد، شب سوم گذشت.. شب هشتم گذشت.. شب تاسوعا و عاشورا گذشت... ولی ما زنده موندیم و شرمنده شدیم که چرا تو روضت نمردیم عزیزدلم:) بعدِ عاشورا، دلشوره ی کربلا افتاد تو دلمون.. گفتیم یعنی امسال آقا میطلبه روز اربعین بین‌الحرمین باشیم؟ یعنی امسال حرمش سهم‌مون میشه؟ بعضیا رفتن.. و بعضیاام جاموندن و در فراقت سوختن دورت بگردم.. درسته‌دل‌شکسته‌ان از اینکه امسالم جاموندن و کربلایِ تو سهم‌شون نشد، ولی به این امید زنده‌ان که شاید محرم بعدیت زنده باشن و اربعین بیان کربلات ابی‌عبدالله :) الان که تموم شد..؛ دارم با خودم میگم یعنی محرم سال بعدت زندم..؟ یعنی دوباره می‌تونم برات گریه کنم آقایِ‌من؟ «ما‌کم‌گذاشتیم‌برایِ‌عزایِ‌تو امانشد‌؛تو‌کم‌بگذاری‌برایِ‌ما...» ✍🏻سِـلمآ¹³³