پیر زنی در قم با نخ ریسی، خمس و سهم امامش را نزد آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمری (ره) می‌آورد، وقتی می‌خواست از اتاق بیرون رود عقب عقب می‌رفت و خیره خیره به آقا نگاه می‌کرد، آیت الله حجت دلیلش را پرسید؟ پیر زن گفت: می‌خواهم خوب قیافه شما را در خاطرم نگه دارم و روز قیامت شما را تحویل خدا بدهم و بگویم: خدایا! من جان کندم و و را به این آقا دادم تا از دینم حفاظت کند، حال اگر او در این راه کم گذاشته او را مؤاخذه کن! آیت الله حجّت خمس را زمین گذاشت و زار زار گریه کرد... 💠 @RoozieHalal 💠