⭕️دیگر نیازمند نشدم
🔹شخصی از اهل علم میگفت: در کربلا یا نجف که بودیم، گاهی در مضیقه قرار میگرفتیم به حدی که آب و نان نداشتیم. خانواده میگفت: فلان آقا مرجع است، برو از او بخواه. من میگفتم: این کار را نمیکنم و اگر اصرار بکنید، میگذارم و از خانه بیرون میروم. اینجاست که انسانهای موجه موظفند که به مستحقین و افراد باحیا و عزت نَفْس که نه تنها اظهار فقر و احتیاج نمیکنند، بلکه چه بسا اظهار غنا و دارایی مینمایند، (ینْفِقُ نَفَقَةَ الْفُقَرآءِ وَ یتَظاهَرُ کالاْءَغْنیاءِ؛ مانند افراد نیازمند خرج میکند و مانند اغنیا تظاهر به دارایی میکند) کمک کنند و افرادی را جهت فحص و تجسس از حال آنها قرار دهند. در هر حال، آن شخص میگفت: شب خواب دیدم کسی در میزند.
#امام_زمان (عج) بود. دستش را بوسیدم. وارد خانه شدند و مقداری نشستند و هنگام تشریف بردن دیدم چیزی زیر تشک گذاشتند.
🔹پس از تشریف بردنشان در عالم خواب نگاه کردم ببینم چه گذاشتهاند، دیدم یک فلس عراقی را گذاشتهاند، که کوچکترین واحد پول عراق و أَقَل ما یباعُ وَ یشْتَری بِهِ (کمترین مبلغی که میتوان با آن چیزی را خرید و یا فروخت) است که شاید فقرا هم آن را قبول نکنند. از خواب بیدار شدم و بعد از آن خواب دیگر به فقر گرفتار نشدم. از اصفهان حواله صد یا هشتاد تومان رسید و وضع ما رو به بهبودی رفت. ما که چنین ملاذ و ملجئی (تکیهگاه و پناهگاهی) داریم، چه احتیاجی به دیگران داریم؟! محال است کسی راه قناعت را پیشه نکند و به آن چه دارد راضی گردد. برعکس، اگر کسی قناعت کند، مایحتاجش به او میرسد، هرچند زیاد باشد. از سخنان امام صادق (ع) است که فرمود: «ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لا یفْتَقِرَ؛ من برای کسی که میانهروی پیشه کند، ضمانت میکنم که نیازمند دیگران نگردد». [۱]
پی نوشت؛
[۱] کافی، ج۴، ص۵۲
📕در محضر بهجت، ج۱، ص۳۹
#آیت_الله_بهجت
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر 🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم 🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها 🇮🇷