در روزهای بعد، اسرائیل حتی شدت عمل بیشتری به خرج داد و جنوب لبنان را مورد هدف بمباران قرار داد که در نتیجه آن، تا زمان نگارش این مطلب، نزدیک به ۲۰۰ نفر کشته و نزدیک به ۸۰۰ نفر زخمی شدهاند. سایه یک جنگ تمامعیار هر دقیقه که میگذرد، بزرگتر میشود. برای کسانی که در لبنان هستند، روزهای گذشته یک تراژدی طولانی و تکاندهنده بود؛ فاجعهای که ملتی را شوکه کرد. ملتی که پس از دههها درگیری در برابر حوادثی که جوامع دیگر را متوقف میکند، مقاومت کرده و تاب آورده است.
حملات اسرائیل، ترس را در بین شهروندان لبنان پراکنده کرده است. آنها از دستگاههایی که در دستانشان دارند، نگران و وحشتزده هستند و نسبت به سیستمهایی که وارد کشورشان میشود، اضطراب دارند. آنها نگران یک تهاجم تمامعیار از سوی اسرائیل هستند که در طول ۱۱ ماه گذشته نشان داده است که هیچ حد و مرزی را در جنگ به رسمیت نمیشناسد و فقط به دنبال فرصتهای تازهای است که هنوز تحقق نیافتهاند.
خوشحالی رسانههای غربی از انفجار پیجرها
هدف از این عملیات، برای هر کسی که طی روزهای اخیر مانند من در بیروت حضور داشت، غیرقابلانکار بود: ایجاد رعب و وحشت، ایجاد ترس و دامنزدن به ناآرامی و... اما با وجود اینکه هدف، بهوضوح جنگ روانی است و پیامدهای بالقوه چنین حملهای برای آینده جنگهای نظامی مشهود است، سازمانهای رسانهای اصلی و سیاستمداران غربی، نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند. این رسانهها اعلام کردند که اسرائیل به آنچه بهتر از هر چیز دیگری انجام میدهد، بازگشته است؛ یعنی یک نیروی نظامی سرسخت و دقیق شده است. ستوننویسان «نیویورکتایمز» از «یکی از دقیقترین حملات در تاریخ جنگها» تمجید کردند. گزارشگران این نشریه نیز عملیات انفجار پیجرها را «یک نمایش چشمگیر از تواناییهای فناورانه اسرائیل» توصیف کردند. کانالهای خبری بریتانیا نیز با زبان طنز درباره «تماس اسرائیلی» صحبت کردند. روزنامهنگاران اسرائیلی هم پستهایی را منتشر کردند که این «خندهدارترین و شادترین روز» پس از ۷ اکتبر است.
سازمانهای رسانهای اصلی و سیاستمداران غربی، نتوانستند خوشحالی خود را از انفجار پیجرها در لبنان پنهان کنند.
حتی همان «نیویورکتایمز» که از سرعت و دقت این عملیات تمجید کرده بود، در جایی دیگر نیت حملات را «بیشتر روانی تا استراتژیک» توصیف کرد و گفت که این حملات ممکن است در طرح کلی جنگ، نتیجه چندانی نداشته باشند، اما باتوجهبه «هزینهای که بر احساس مشترک ما از آسیبپذیری تحمیل میکند»، مؤثر است. بااینحال، بسیاری از رسانهها از بیان نتایج منطقی مشاهدات خود در این عملیات خودداری کردند؛ مثلاً اینکه یک عملیات تروریستی بود؛ عملیاتی که بیشتر بهمنظور هدف قراردادن جمعیت غیرنظامی - و نه اهداف نظامی - انجام شده بود.
بیشتر ارجاعات به تروریسم، در رسانههای کشورهایی بود که وامدار مصونیت اسرائیل نیستند یا مخاطبانی دارند که از جنگ اسرائیل بهطورجدی حمایت نمیکنند. یک استثنا قابلتوجه: «لئون پانتا» - مدیر سابق سیا - که به «سیبیاس» گفت: «فکر نمیکنم شکی وجود داشته باشد که این نوعی از تروریسم است.»
سانسور جنایت در رسانههای غربی
زمانی که اخبار غیرقابلاجتناب، درباره مرگ کودکان به راهروهای قدرت و اتاقهای خبر غربی رسید، مقامات و تحلیلگران، به سرعت سؤالات مربوط به غیراخلاقی بودن این حمله را سانسور کردند. «برد شرمن» [2] - نماینده مجلس نمایندگان آمریکا - غیرنظامیان آسیبدیده را نتیجه «استفاده حزبالله از سپر انسانی و استفاده آنها از سربازان کمتر از سن ۱۸ سال» توصیف کرد. هویت این بچهها که نوجوان نبودند، بلکه پسران و دختران کوچکی در خانههای خودشان بودند، بهوضوح برای او ناشناخته بود. از آنجایی که شرایط این کودکان نیز نمیتوانست نادیده گرفته شود، در کانالهای اسرائیلی و بریتانیایی بهعنوان خسارت جانبی سادهای نادیده گرفته شدند؛ موضوعی که نمیتوانست از چنین موفقیت شگفتانگیز و خیرهکنندهای بکاهد. مقالات دیگر «نیویورکتایمز»، غیرنظامیان را بهعنوان «غیرنظامیانی که به این درگیری کشیده شدند»، توصیف کردند؛ درحالیکه مجله «آتلانتیک» بهطورکلی از اشاره به غیرنظامیان خودداری کرد و هزاران زخمی را بهسادگی بهعنوان «هزاران جنگجوی [حزبالله]» توصیف کرد.
مجروح شدن و ناقص شدن چهره تعداد زیادی از لبنانیها، هرگز دغدغه حامیان اسرائیل نبوده است.
آمریکاییها به شیوهای جدید، از طعنهزدن و تمسخر دشمنان خود، خوشحال شدهاند. یک کاریکاتوریست سیاسی و کارمند «دیترویت نیوز»، به نام «رشیده طلیب» [3]، تنها فلسطینی - آمریکایی در کنگره را در حالی به تصویر کشید که پیجری روی میزش منفجر شد. حامیان اسرائیل برای نشاندادن خوشحالی خود، ایموجیهای پیجر را به شبکه اجتماعی «ایکس» اضافه کردهاند.
💠 میزبان
#نگاه جستجوگرتانهستیم.
https://eitaa.com/negahh