تهران را که محل زندگی و کارش بود وطن دوم قرار داده بود و به دیباج به عنوان محل تولد و وطن اولش نگاه می‌کرد. از یک طرف به نماز و روزه خیلی مقید بود و از طرف دیگر، چون مزرعه کشاورزی ما بیش از حد ترخص بود باید یا وطن سوم اختیار می‌کرد یا روزه‌اش قضا می‌شد، اما مهدی راه دیگر را انتخاب کرد تا هم مسائل شرعی را رعایت و هم به من کمک کند. او قبل از اذان ظهر خودش را به وطن می‌رساند و نماز ظهر را می‌خواند و دوباره برمی‌گشت سر مزرعه تا روزه‌اش شکسته نشود. پسرم حتی روز شهادتش هم به من زنگ زد و گفت: مادر جان زنگ زدم تا حال شما را بپرسم. عاشق اهل بیت بود و ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت 🎙نقل از مادر شهید 🌷 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR