یخچال❗️
✅خيلي خوش برخورد بود و مزاح مي کرد. يک روز از تنبلي خودش تعريف مي کرد و در حالي که مي خنديد گفت:" براي خانه يک يخچال خريدم و توي خانه کلي تحويلم مي گرفتند.
يک روز پدرم گفت برو سيب زميني بخر و بياور.
من رفتم و آخر شب در زدم و گفتم سلام بابا. نگاهم کرد.
گفتم بابا اين سيب زميني که گفتي بخر.
گفت:" محمد جان قربونت بشم. شام خوردي پسرم؟ وايستا برم شام درست کنم!".
با خريدن يخچال يک هفته بيمه بودم. آنروز وقتي بابا اخمش رفت توي هم و سرش را تکان داد فهميدم ديگر وقت يخچال تمام شده و بايد به فکر چيز ديگري باشم"...
♥️(شهید تفحص محمد رضا زمانی)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR