جان مینارد کینز (۱۸۸۳ - ۱۹۴۶) را بزرگ‌ترین اقتصاددان قرن بیستم می‌دانند و نظریات اقتصادی او را انقلاب کینزی می‌نامند. کینز را همۀ دوستان و دشمنانش منجی لیبرالیسم می‌دانند؛ هم آن‌هایی که وی را نظریه‌پرداز برنامه‌های اجتماعیِ احزاب کارگری، سوسیالیست و سوسیال‌دموکرات اروپا به‌شمار می‌آورند و هم کسانی که در این نقشِ وی خیانتی می‌بینند به آمال و آرزوهای طبقۀ کارگر در زمین‌زدنِ اقتصاد سرمایه‌داری و برپایی نظام سیاسی عاری از استعمار. از این‌رو بیراه نیست اگر نظریات کینز را بزرگ‌ترین ضربه بر پیکر اقتصاد کمونیستی بدانیم. جف مان مدیر مرکز اقتصادسیاسی جهانی در دانشگاه سیمون فریزر کانادا است. او معتقد است تا زمانی که سرمایه‌داری لیبرال تداوم داشته باشد، کینزگرایی هم تداوم خواهد داشت؛ از این منظر کینز به هیچ عنوان اولین فرد کینزگرا نیز نبوده است و آخرین هم نخواهد بود و کماکان در آینده نیز افراد کینزگرا خواهیم داشت. آنچه مان در کتاب «در بلندمدت همه مرده‌ایم» بیان می‌کند قدمتش به اندازۀ سرمایه‌داری لیبرال است و تا زمانی که سرمایه‌داری، فرادستِ سازمان اجتماعی و اقتصادسیاسی باشد، چنان‌که در اغلب جهان چنین است، سیاست کینزی و اقتصادسیاسیِ کینزی هم خواهد بود. به همین خاطر جف مان مطالعۀ آثار کینز را برای موافقین و مخالفین سرمایه‌داری لیبرال لازم می‌داند و این کتاب را نیز می‌توان مقدمه‌ای برای مطالعۀ آثار کینز دانست. نظر مؤلف بر این است که باید «نظریه عمومی» کینز به‌درستی برای خوانندگان مفهوم‌سازی شود چراکه به اعتقاد او هر عزیمت دیگری برای فهم و نقد، نیازمند فراگیری این امر است. 🆔 @SSL_Qasd