بازخوانی فرازهائی از نامه اوّل امام زمان (علیه السّلام) به شیخ مفید (ره)
بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. بندگان صالح الهی، روزه داران ارجمند، سلام علیکم. سوّمین روز از ماه رمضان، یاد آور غروب نا بهنگام و غم آفرین زعیم وقت شیعیان، مرحوم شیخ مفید می باشد؛ چه آنکه آن بزرگوار، در شب جمعه ۳ رمضان ۴۱۳ در بغداد، در سن ۷۵ سالگی درگذشت. هشتاد هزار تن از شیعیان بدن مطهر او را تشییع کردند و شاگردش مرحوم سید مرتضی علمالهدی (که خود از مفاخر شیعه می باشد) بر آن شریف بدن نمازگزارد، و در پایین پای مرقد مطهّر پیشوای نهم شیعیان، حضرت امام جواد (علیه السّلام) و استادش ابن قولویه مدفون گردید.
در متون معتبر حدیثی و تاریخی، شاهد ذکر فضائل و مناقب فراوانی در باره مرحوم شیخ مفید هستیم؛ که صدور دو نامه از سوی امام زمان (علیه السّلام) برای این عالم فرزانه علوی، از مهمترین آنها محسوب می شود؛ یکی در روزهای پایانی ماه صفر 410ق صادر گردید و دیگری در روز پنجشنبه 23 ذی الحجّه 412ق (احمد طبرسی, الإحتجاج, ج2,، 495 تا 499).
در خلال این دونامه، افزون بر ذکر اوصافی بلند در حقّ شیخ مفید (ره)؛ شاهد تذکرات و هشدارهائی متنوّع نیز هستیم؛ در این نوشته کوتاه، به بازخوانی فرازهائی از نامه اوّل بسنده می نمایم؛
الف- در مطلع این نامه چنین میخوانیم: «این نامهاى است به برادر با ایمان و دوست رشید أبو عبد اللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان شیخ مفید- أدام اللَّه اعزازه- که از جمله پیمانهایى است که به ودیعت نهاده شده و از بندگان خدا اخذ گردیده است»؛
ب- در بخش اصلی این نامه، پس از ذکر شریفه «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم»، اینگونه آمده است:
سلام بر تو اى دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز دارى. ما شکر وجود تو را به پیشگاه خداوندى که جز او خدائى نیست برده و از ذات بی زوالش مسألت مینمائیم که رحمت پیاپى خود را بر آقا و مولى و پیغمبر ما محمّد و اولاد طاهرین او فرو فرستد، و به تو که پروردگار توفیقات را براى یارى حقّ مستدام بدارد و پاداش تو را با سخنانى که از جانب ما میگوئى با صداقت افزون گرداند.اعلام میدارم که: به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت مکاتبه مفتخر سازیم و مؤظّف بداریم که آنچه به تو مینویسیم به دوستان ما که نزد تو میباشند برسانى.خداوند تمامى ایشان را به طاعت خود عزیز بدارد و با حفظ و عنایات خود مشکلات آنان را برطرف فرماید.خداوند تو را به امداد خود بر دشمنانش که از دین او بیرون رفته اند، پیروز گرداند و در رسانیدن به کسانى که اطمینان به آنان دارى به طرزى که إن شاء اللَّه مینویسم عمل کن، هر چند ما در جایى منزل کرده ایم، که از محلّ سکونت ستمگران دور است و این هم به علّتى است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیا از آن فاسقان میباشد در این دیده است، ولى در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمیماند»؛
ج- در بخش میانی این نامه، شاهد توجه دادن به اموری بسیار مهمّ می باشیم؛ پاره ای از این امور، عبارتند از:
«ما از لغزشهائى که از برخى شیعیان سر میزند از وقتى که بسیارى از آنان میل به بعضى از کارهاى ناشایستهاى نمودهاند که نیکان گذشته از آن دوری مینمودند و پیمانى که از آنان براى توجّه به خداوند و دورى از زشتیها گرفته شده و آن را پشت سر انداخته اند اطّلاع داریم»،
«گویا آنان نمیدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو میآورد و دشمنانتان، شما را از میان میبردند»؛
«نقوا پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که به شما رو آورده است از ما بخواهید امتحانى که هر کس مرگش رسیده باشد، در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوى خود رسیده باشد از ورطه آن به سلامت میرود. آن فتنه و امتحان علامت حرکت ما و امتیاز شما در برابر اطاعت و نافرمانى ما است، خداوند هم نور خود را کامل میگرداند هر چند مشرکان نخواهند».