قسمت چهارم اما فرد مي‌تواند به جامعه از ديدگاه مصلحت كل جامعه نگاه كند و در رفتاري كه ‏انجام مي‌دهد فقط نفع خود را در نظر نگرفته و نفع كل جامعه را در نظر بگيرد. به عنوان ‏مثال وقتي كسي در انتخابات شركت مي‌كند دو ديدگاه مي‌تواند داشته باشد اول اينكه ‏بگويد وظيفه من، رأي دادن است يعني از جهت وظيفه فردي به موضوع نگاه كند. اما ‏مي‌تواند از اين جهت به موضوع نگاه كند كه دادن رأي باعث استحكام نظام مملكت شده ‏و باعث قوي‌تر شدن پشتوانه حكومت از طرف مردم مي‌شود كه در اين صورت مصلحت ‏كل نظام و جامعه را در نظر گرفته است. ‏ ممكن است بسياري از رفتارهاي فرد با اين نگرش با كسي كه طبق نگرش قبل عمل ‏مي¬كند يكسان باشد اما اين نگاه در كل باعث تعالي بيشتر جامعه و خود فرد مي‌شود؛ چرا ‏كه‌ در اين صورت جامعه به اتحاد و هم¬افزايي انرژي بيشتري مي¬رسد.‏ لازمه داشتن نگاه به جامعه از ديدگاه جامعه (مطابق نگرش دوم) اين است كه فرد ‏براي جامعه اصالتي قائل باشد و به اين رشد فكري رسيده باشد كه تك‌تك افراد جامعه ‏افراد يك مجموعه بزرگ‌تر هستند كه اگر آن مجموعه بزرگ‌تر متعالي شود تمام افراد آن ‏جامعه متعالي خواهند شد. بنابراين نگرش اجتماعي نگرشي بر‌تر است كه اگر مردم بر ‏مبناي آن عمل كنند بهره بيشتري برده و به سود همه افراد جامعه خواهد بود.‏ استاد بهرام محسنی نسب ادامه دارد... eitaa.com/safir_roshangari sapp.ir/Safir_Roshangari 🇮🇷