🇱🇧🇵🇸"کانال کمیل"
از یه شهید کرمانی بگم بهتون که میخواست بره جبهه مامانش نمیذاشت بره
میگفت تو جگر گوشمی تو عزیز دردونمی چطوری ازت بگذرم
به مامانش میگفت الان نیازه که من برم با مامانش خیلی حرف زد گفت اصلا بیا باهم بریم مامانش هم بقچهش رو سریع بست اومد وایستاد تو حیاط گفت من حاضرم بریم گفت: مامان گرفتی مارو مسخرم کردی؟! الان زنگ میزنم یه هواپیما خصوصی بیاد باهم بریم... مامانش ناراحت شد گفت خب چیکار کنم پیرزن بود دیگه:) گفت برو بچه ولی اونجا بهت میرسن غذا گیرت میاد؟! حواسشون بهت هست؟!