👈🔶لکم ‌اقتصادکم و لنا اقتصادنا 🔷حسین عباسی فر، پژوهشگر اقتصادی نوشت: کسی که می‌خواهد طب اسلامی را تخریب کند اول طب اسلامی را در تجویز چند داروی گیاهی تعریف میکند و بعد آن را نقد و نفی می‌کند. اسم این مغالطه، مغالطه پهلوان پنبه است. طب اسلامی محدوده‌ی گسترده‌ای از داروشناسی و شناخت جسم و روح تا سبک زندگی فردی و اجتماعی را در برمی‌گیرد. وقتی اینگونه طب اسلامی تعریف شود خواهیم دید که اسلام برای تمام ابعاد این طب حرف دارد. چرا که اسلام در مورد کمالِ جسم و روح و فرد و جامعه نظر دارد. 🔶در مورد موضوع اقتصاد اسلامی هم همین است. وقتی اقتصاد را در نرخ تورم و وام بانکی خلاصه کنیم از اقتصاد اسلامی پهلوان پنبه‌ای ساختیم که خب هر کودکی می‌تواند نقدش کند. اما اگر پشت هر نظریه‌ی اقتصادی، یک نظریه‌ی عدالت ببینیم که ارزش‌ها و هنجارهای مرتبط با آن نظریه را تعیین کرده است آنوقت خواهیم دید که بحث تضاد عقل و دین نیست؛ بلکه بحث تعارض ادیان است. کاپیتالیسمِ امروز، اقتصادِ [دینِ] نئولیبرالیسم است. دینی که نظریه‌ی عدالت خود را دارد و بر اساس آن در مورد اصول اقتصادی مثل مالکیت و حدود آن، رابطه‌ی دولت و بخش خصوصی، مساله‌ی ثروت، تولید، کار و رفاه، اقتصاد سیاسی و..."حکم" می‌دهد. فتوا می‌دهد. آیه و روایت دارد. پیامبر دارد. 🔷مگر نه این است که مارکسیسم هم دین است؟ چطور این ادیان غیرالهی می‌توانند در حوزه‌ی اقتصاد نظر داشته باشند و اسلام نظریه‌ی عدالت نداشته باشد؟ آن‌هم اسلامی که تمام رسالت انبیاء و اولیاء را اقامه قسط می‌داند! با نظر کدام عقلا اقامه‌ی قسط کنیم؟ با نظر هایک و اسمیت و جِوُنز و والراس و کینز و فریدمن و ساموئلسون؟ با فلسفه‌ی عدالت رالز؟ یا مارکس و هگل؟ 🔶اقتصادِ اسلامی هم بر فلسفه‌ی اسلامی و نظریه‌ی عدالت اسلامی بنا می‌شود. فقط فرق ما و غرب‌زده‌ها این است که امام به تبعیت از قرآن به ما یاد داده است در مقابل این ادیان بگوییم: نه شرقی، نه غربی (لَکُم دینُکم) ؛ جمهوری اسلامی (وَ لیَ دین) ☘️ @hamidrezamaghsoodi ☘️ @schoolofeconomics