🌹اواخر سال ۵۸ بنزین کمیاب شده بود. برای تقسیم عادلانه ی آن، طرح جیره بندی به اجرا در آمد. 🌹عمویم موتورسیکلتی داشت که به وسیله ی آن معاش خانوادهاش را تأمین می کرد. سهمیه ی سوختی که دریافت می کرد، برای گذران زندگی اش کافی نبود. 🌹سیدعلی برای انجام مأموریت های درون شهری خودرویی از سپاه تحویل گرفته بود. شب هنگام عمویم ماتم‌زده به خانه مان آمد و گفت که از عهده‌ی تأمین مخارج خانواده اش برنمی آید. او ملتمسانه از سیدعلی خواست که روزانه مقداری از بنزین خودرویی را که در اختیار دارد، به او بدهد. 🌹برادرم قریب یک ساعت با او صحبت کرد و با استدلال و کلام صادقانه اش وی را متقاعد کرد که ماشین و بنزینی که در اختیار اوست، بهای خون شهیدان و اشک چشم یتیمان آنهاست و او مجاز به این گونه بذل و بخشش‌ها نیست. "شهید سیدعلی حسینی" راوی: برادر شهید @Sedaye_Enghelab