🌹او در کلاس درس دانشجویی نمونه بود. در رفتار متین و آرام و در گفتار دلنشین و بی نظیر بود. میلاد مرد آسمان بود نه زمین. در شجاعت یگانه روزگار بود و در نجابت آیینه بی تمثال، صدای گرمش همیشه در کلاس درس طنین می انداخت. او برایمان از غزلواره هایش می خواند و به حق در میان هم دانشگاهیانش برترین بود. 🌹 او در میان نواندیشان، اندیشمندی خوش فکر و همچون ابوالفضل به یاری اندیشه و ایمان حسین برخاست و یاران حسین را یاوری کرد. نمی دانم از بودنش بگویم یا از رفتنش که دلهامان را سخت اندوهگین کرد و رفت. ما از میلاد بودن را آموختیم و رفتن را نیز خواهیم آموخت. یادم می آید کلاس درس فارسی عمومی بچه های مدیریت صنعتی، تب و تابی دیگر داشت. آن چه این همبستگی و صفا را بیشتر می نمود حضور خوبانی همچون میلاد لرزان بود. او دائم در تکاپوی ایجاد انجمن ادبی، هم اندیشی دانشجویان، تحلیل و نقد کتاب های ادبی با زمینه شعر و داستان بود. 🌹انصافا یکی از بی نظیرترین دانشجویان کلاس درس بود و این آخرین دل نوشته اوست که قرار بود آن را ویرایش کنم. از دور اتاق چشم تان برق می کشد و پنجره را به سوی شب غرق می کشد دیوار میان من و تو می خندد این فاصله است که بین مان فرق می کشد ✍راوی یکی از اساتید   "شهیدمیلاد لرزان" @Sedaye_Enghelab