🌷 به‌خاطر خدا اصلا اهل مادیات و تجملات نبود. همه چیز را ساده می‌گرفت. سعی می‌کرد از مغازه‌دارهایی خرید کند که فروش زیادی ندارند. وقتی من زیاد میوه می‌خریدم، اعتراض می‌کرد. می‌گفت: «بابا چرا اینقدر زیاد میوه می‌خری؟» ناراحت می‌شد که من بهترین میوه‌ها را خریده بودم. اخلاقش عجیب بود. حاضر بود از مغازه‌دارهایی که درآمد کمتری دارند خرید بکند، حتی اگر میوه‌هایش مجلسی نباشند و بینشان تعدادی میوة مانده و پلاسیده پیدا شود. می‌گفت: «خب اون بندة خدا هم کاسبه. باید به طریقی روزی بخوره.» فقط به این فکر بود که به مردم خیر برساند. حتی اگر خودش به سختی بیفتد و مورد سرزنش قرار بگیرد. بهترین ثواب را در خیر رساندن به مردم می‌دانست. تنها حرفش این بود که: «بابا به مردم کمک کن. خدا بزرگه. "شهیدفرشاد رمزی" @Sedaye_Enghelab