با مزاح به مادرش گفت: «من فقط ۵۰ هزار تومان پول دارم و می‌خواهم با همین پول خانه و ماشین بخرم و زن هم بگیرم!» او که ایام زندگی‌اش را دائماً در جبهه سپری کرده بود، بانویی پارسا را به همسری بر‌گزید و خطبه عقدشان را رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) قرائت کردند. شهید خرازی پیراهن سبز سپاه را به عنوان لباس دامادی برگزید. دوستانش به میمنت آن شب فرخنده یک قبضه تیربار گرنیوف را به همراه ۳۰ فشنگ، کادو کرده و به وی هدیه دادند و بر روی آن چنین نوشتند: «جنگ را فراموش نکنی!». او چند روز پس از ازدواج به جبهه بازگشت. "شهید حسین خرازی" @Sedaye_Enghelab