🌷ناهار را نيمه تمام گذاشت و با عجله به اتفاق دوستش از منزل خارج شد. وقتی كه پس از دو سه ساعتی مراجعت كرد سؤال كردم كجا رفتی؟
گفت: خواهر دوستم به علت بيماری و خونريزی شديد نياز به خون داشت از آنجایی که من گروه خونی ام oمنفی من رفتم و خون دادم.
پسر جان! شما در جبهه هستی حالا كه مرخصی آمده ای كمی خودت را تقويت كن تا بهتر بتوانی خدمت كنی.
🌷در جواب مادرش گفت: نجات جان يک انسان كمتر از خون دادن در جبهه ها نيست.
"شهید سعید آراسته"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab