🌹محسن به یکی از دوستانش گفته بود: دلم می خواهد طوری شهید شوم که نتوانند تکه های بدنم را جمع کنند.
به مراد دلش رسید. گلوله توپ به ماشینش خورده بود. همراه دو نفر دیگر سوخته بودند. باقی مانده پیکرش را در پلاستیکی جمع کرده و پشت آمبولانس آوردند.
🌹آخر هم نتوانستند همه بدنش را جمع کنند. یک تکه از بدنش در سر پل ذهاب ماند . الان هم دو مزار دارد یکی در تهران و یکی در محل شهادتش.
"شهید محسن حاجی بابا"
✍کتاب مربع های قرمز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab