.
♻️ آقای محسنی اژهای! مخاطب این حدیث پیامبر، شما هستید
🔰 حمید رسایی: در فتح مکه زنی از قبیله «بنی مخزوم» مرتکب سرقت شد و از نظر قضایی جرمش محرز گردید. خویشاوندان آن زن که هنوز رسوبات نظام طبقاتی دوران جاهلیت در مغزشان مانده بود، اجرای مجازات (حد سرقت) را نسبت به آن زن، ننگ خانوادگی اشرافی خود میدانستند، به همین دلیل برای متوقف ساختن اجرای حد سرقت به تلاش افتادند و به همین منظور «اسامه بنزید» را که مانند پدرش نزد پیامبر(ص) محبوبیت داشت وادار به شفاعت کردند.
اسامه نزد رسول خدا آمد و همین که زبان به شفاعت سارق گشود، آن حضرت خشمگین شد و فرمود: چه جای شفاعت است؟ مگر میتوان حدود و قانون را بلا اجرا گذاشت و فورا دستور مجازات آن فرد را صادر کرد.
اسامه متوجه لغزش خود شد و عذرخواهی کرد. پیامبر(ص) برای اینکه فکر تبعیض در اجرای قانون را از ذهن مردم بیرون کند، عصر همان روز به ایراد خطبهای پرداخت و به مسئله اجرای قانون الهی اشاره کرد و فرمود:
«اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، زیرا در اجرای قانون تبعیض روا میداشتند. هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرم میشد، او را از مجازات معاف میکردند و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت میورزید، او را مجازات میکردند، قسم به خدایی که جانم در دست اوست در اجرای قانون درباره هیچکس کوتاهی و سستی نمیکنم، اگر چه مجرم از نزدیکان من باشد.» (طبقات ابن سعد، ج ۴، ص ۷۰)
آقای محسنی اژهای! اگر غیر از اکبر طبری، فرد دیگری جرائم مشابه او را داشت، در دادگاه محاکمه و مجرم شناخته میشد و حکمش در حال اجرا بود و درخواست اعاده دادرسی میداد، آیا مجددا پرونده به جریان میافتاد؟!
🔺برای دیدن یادداشتهای حمید رسایی عضو کانال شوید🔻
Rubika.ir/rasaee
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir
twitter.com/hamidrasaee