چه آمریکا باشد چه نباشد؛ انقلاب اسلامی در انجام رسالت الهی خود در تداوم نهضت انبیاء باید با تکیه و پایبندی به اصول و مبانی(مثل قسط و عدالت‌محوری، ظلم‌ستیزی، مردم‌سالاری و...)، و حرکت در «صراط مستقیم» و توحیدی، سرانجام به دست صاحب اصلی خود برسد. همانطور که دشمنان بی‌نقاب و رویاروی خارجی، با همه ترفندها و توطئه‌ها نتوانسته‌اند ماهیت و سیرت انقلاب را تغییر دهند و به تعبیر رهبر انقلاب آن «در هاضمه قدرت‌ها و جریان‌های سیاسی مسلط هضم شود»، ولاجرم نتوانستند بزرگ‌ترین سرمایه و پشتوانه این انقلاب یعنی «مردم» را از آن بگیرند باید با هشیاری و بصیرت کامل(که بیش از هر چیز در گروی تبعیت از رهبری است) اجازه نداد انقلاب به آفات درونی که بنابر تجربه تاریخ- خاصه در تاریخ اسلام- خطرناکتر از دشمن خارجی است مبتلا شود و کسانی و گروه‌هایی از داخل دانسته و نادانسته پروژه ناکام دشمن را دنبال کنند و ماهیت و سیرت انقلاب را به دست منافقان و خوارج زمان با حربه  «ایستایی و تحجر» و یا به وسیله تبلیغات و القائات غربزدگان و هویت باختگان با «شعار پیشرفت و مدرن شدن»! و... از «درون» تحریف و منحرف کنند و به هدف نهایی خود که جدایی میان «مردم» و «انقلاب» است برسند.